آمار سایت

قالب وبلاگ
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و ابو جعفر محمد بن على باقر از او ( ع ) حکایت کرد که فرمود : ] دو چیز در زمین مایه أمان از عذاب خدا بود ، یکى از آن دو برداشته شد پس دیگرى را بگیرید و بدان چنگ زنید : امّا امانى که برداشته شد رسول خدا ( ص ) بود . و امّا امانى که مانده است آمرزش خواستن است . خداى تعالى فرماید « و خدا آنان را عذاب نمى‏کند حالى که تو در میان آنانى و خدا عذابشان نمى‏کند حالى که آمرزش مى‏خواهند » [ و این از نیکوتر لطایف معنى را برون آوردن است و ظرافت سخن را آشکار کردن . ] [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :6
بازدید دیروز :2
کل بازدید :22941
تعداد کل یاداشته ها : 32
103/9/2
10:56 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
بهزاد نظری[1]
من عاشق هرچی ادمه بامرامم

خبر مایه
بایگانی وبلاگ
 
بهمن 89[17]

ما سرخوشان مست دل از دست داده ایم ، همراز عشق و همنفس جام و باده ایم ، برما بسی کمان ملامت کشیده اند ، تا کار ز ابروی جانان گشوده ایم ، ای گل تو دوش داغ سبوهی کشیده اید ،ما آن شقایقیم که با داغ زنده ایم .


  
  

دلم رمیده لولی وشیست شور انگیز ، دروغ وعده و قتال وعضع و رنگ آمیز ، فدای پیرهن چاک ماهرویان باد ، هزار جامه تقوا و خرقه ی پرهیز . (حافظ)


  
  

کلاف سرنوشت من سردرگمه همیشه

طلسم کور این گره یه لحظه وا نمی شه

طناب سرنوشت من تنها پل عبوره

اما به بیراهه می ره هر گره ای که کوره

دیروز مسیر قصه ها یه جاده بود به خورشید

امروز به بیراهه شده به شوره زار تردید

از بود و از نبود دل کندم و بریدم

تا نیمه جون و خسته به این گره رسیدم

به من کمک کن ای عشق این گره رو واکنم

به قیمت سقوطم راهمو پیدا کنم

طناب سرنوشت من سر در گمه همیشه

طلسم کور این گره یه لحظه وا نمی شه

طناب سرنوشت من تنها پل عبوره

اما به بیراهه می ره هر گره ای که کوره

نه پشت سر راهی دارم نه راهی پیش رومه

اینجا نه اغازه برام نه راه من تمومه

ببین که جون ندارم همیشه در تلاشم

نذار تو این بیراهه هستیمو من ببازم

به من کمک کن ای عشق این گره رو وا کنم

به قیمت سکوتم راهمو پیدا کنم


  
  

عاقبت ظلم تو رو یه روز تلافی می کنم

اشکامو پاک می کنم با دل تبانی می کنم

میاد اون روزی که تو قهر دلم رو ببینی

چشماتو باز بکنی حقیقتوخوب ببینی

میاد اون روزی که من نامه هاتو پاره کنم

میاد اون روزی که من غم دلمو چاره کنم

اگه اون روز برسه منم برات ناز می کنم

با غم و غصه ودردم تو رو دمساز می کنم

اگه دل تاب بیاره منم به اون روز می رسم

روی ابرامی شینم به اسمونهامی رسم

تو می خوای تا می تونی دل منوخون بکنی

با رقیبام بشینی منو تو دیوونه کنی

اما هر روز خوشی تنگ غروبی هم داره

شبای سرد و سیاه صبح سپیدی هم داره

میاد اون روزی که من نامه هاتو پاره کنم

میاد اون روزی که من غم دلمو چاره کنم

اگه اون روز برسه منم برات ناز می کنم

با غم و غصه و دردم تو رو دمساز می کنم

اگه دل تاب بیاره منم به اون روز می رسم

روی ابرا می شینم به اسمونها می رسم


  
  

عاقبت ظلم تو رو یه روز تلافی می کنم

اشکامو پاک می کنم با دل تبانی می کنم

میاد اون روزی که تو قهر دلم رو ببینی

چشماتو باز بکنی حقیقتوخوب ببینی

میاد اون روزی که من نامه هاتو پاره کنم

میاد اون روزی که من غم دلمو چاره کنم

اگه اون روز برسه منم برات ناز می کنم

با غم و غصه ودردم تو رو دمساز می کنم

اگه دل تاب بیاره منم به اون روز می رسم

روی ابرامی شینم به اسمونهامی رسم

تو می خوای تا می تونی دل منوخون بکنی

با رقیبام بشینی منو تو دیوونه کنی

اما هر روز خوشی تنگ غروبی هم داره

شبای سرد و سیاه صبح سپیدی هم داره

میاد اون روزی که من نامه هاتو پاره کنم

میاد اون روزی که من غم دلمو چاره کنم

اگه اون روز برسه منم برات ناز می کنم

با غم و غصه و دردم تو رو دمساز می کنم

اگه دل تاب بیاره منم به اون روز می رسم

روی ابرا می شینم به اسمونها می رسم


  
  
<      1   2